۱۹ ستارهای که افسردگی را شکست دادند؛ از لیدی گاگا تا جیم کری/ تصاویر
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۳۳۷۲۵
الهه جعفرزاده: متأسفانه، صحبت در مورد سلامت روان هنوز به عنوان یک ضعف تلقی میشود. با این وجود، سلبریتیهایی هستند که این شهامت را داشتند که آشکارا در مورد افسردگی خود و مسیری که برای غلبه بر آن طی کردند، صحبت کنند.
۱)ادل
این خواننده مشهور انگلیسی پس از تولد پسرش، آنجلو، در سال ۲۰۱۲ از افسردگی پس از زایمان رنج میبُرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲)کریسی تیگن
کریسی تیگن، مجری، مدل و نویسنده معروف، درباره افسردگی پس از زایمان خود در مقالهای در سال ۲۰۱۷ برای Glamour نوشت و بابت این موضوع هیچ تردیدی نداشت. او میگوید: «فکر نمیکردم من هم درگیر چنین اختلالی شوم، اما گویا افسردگیِ پس از زایمان، بین مادران تبعیض قائل نمیشود!»
کریسی با حمایت پزشک و خانوادهاش و استفاده از داروهای ضد افسردگی، توانست سلامت روان خود را بهبود ببخشد و اکنون در مرحلهی کنترل و مدیریت اضطراب خود است.
۳)مایلی سایرس
مایلی سایرس، خوانندهای که از سالهای پیش از نوجوانی مشهور شد نیز در زندگی افسردگی را تجربه کرده است. او طی مصاحبهای در سال ۲۰۱۴، با صراحت در مورد افسردگی شدید خود صحبت کرد. مایلی از همان زمان درمان را آغاز کرد.
۴)دواین جانسون
دواین اظهار داشت که از آسیبپذیر بودن و صحبت کردن درباره احساسات خود هراسی ندارد. با این حال چندین سال طول کشید تا او به این نقطه برسد. دواین در سن ۱۸ سالگی از یک دوره افسردگی رنج میبرد.
او اکنون سعی دارد این پیام را با مخاطبانش، به خصوص با مردان، به اشتراک بگذارد که «کمک خواستن ضعف نیست». او در مصاحبهای با مجله People گفت: در حقیقت کمک خواستن یک ابرقدرت برای افراد است.
۵)جیم کری
جیم کری، بازیگر و کمدین مشهور، به عنوان یکی از بامزهترین بازیگران نسل خود شناخته میشود، اما زمانی که اعتراف کرد سالها از افسردگی رنج میبرد، شگفتی بسیاری از طرفدارانش را برانگیخت. گفتهها حاکی از آن است که او این آسیبپذیری را با بازی در سریال Kidding به کارگردانی میشل گوندری (Michel Gondry) کشف کرد.
۶)مایکل فلپس
مایکل فلپس، مدالآور المپیک، میگوید که در پایان چند بازی المپیک، دورههای افسردگی را تجربه کرده است. او همچنین اعتراف کرد که از افسردگی فصلی رنج میبرد، افکار خودکشی در سر داشت و با مصرف الکل، سعی در خوددرمانی داشت. خوشبختانه او نیز خیلی زود درمان را شروع کرد.
۷)دمی لواتو
دمی لواتو، خواننده، ترانهسرا و بازیگر امریکایی، قبل از تشخیص اختلال دوقطبی، آسیبهای زیادی را متحمل شد، از جمله گذراندن دورههای افسردگی، اعتیاد به مواد مخدر، پرخوری عصبی، افکار خودکشی و خودآزاری. اما او اکنون مرتباً در مورد سلامت روان صحبت میکند و حتی طی یک همکاری با یکی از تهیهکنندگان موسیقی، به نام کریستوفر کامستاک (با نام هنری مارشملو /Marshmello)، آهنگی با موضوع اهمیت افسردگی با نام "OK Not To Be OK" ساخته است.
۸)سرنا ویلیامز
سرنا ویلیامز، قهرمان تنیس، در صفحه اینستاگرامش به «شکست در زمینۀ مادری» اعتراف کرد. او گفت که افسردگی پس از زایمان میتواند والدین را تا سه سال پس از تولد تحت تأثیر قرار دهد. سرنا همچنین در مورد اهمیت وجود یک شبکه یا سازمان پشتیبانی صحبت کرد که بتوان این احساسات را با افراد دیگر در میان گذاشت.
۹)بروس اسپرینگستین
پدر بروس یک بیمار روانی بود و او در چنین شرایطی بزرگ شد، اما به واسطه موسیقی، راهی برای رهایی از افسردگی پیدا کرد. او در مصاحبه با مجله Esquire، فاش کرد که چندین سال برای تثبیت خلقوخوی خود دارو مصرف میکرد. او اکنون در راستای آگاهیبخشی بیشتر از مشکلات سلامت روان با اطرافیانش صحبت میکند. بروس، خواننده، نوازندهٔ گیتار و آهنگساز موسیقی راک و فولک امریکایی است.
۱۰)سیمون بایلز
سیمون بایلز، مشهورترین ژیمناست دنیا، به طور ناگهانی از المپیک ۲۰۲۱ توکیو، برای حفظ سلامت روان خود، کنارهگیری کرد! سیمون که عمیقاً از رسوایی و آزاری که توسط مربی سابقش بر او تحمیل شد، تحت فشار بود، تصمیم شجاعانهای گرفت؛ او از المپیک کنارهگیری کرد تا با افسردگی و اضطراب خود کنار بیاید.
۱۱)جان هم
برای جان هم، ستاره فیلم Mad Men، درمان افسردگی به سادگیِ مراجعه به دندانپزشک است. او سعی میکند افسردگی و درمان را موضوعی ساده جلوه دهد، بنابراین آشکارا در مورد مشکلاتی که بر آن غلبه کرده است، از جمله اعتیاد، صحبت می کند.
۱۲)تراجی پی. هنسون
این ستاره در مورد سلامت روان خود و غلبه بر افسردگی و اضطراب صرفاً صحبت نمیکند؛ او همچنین در این زمینه بسیار فعال است. تراجی حتی مؤسسه «بوریس لارنس هنسون» را تأسیس کرد که یک مؤسسه خیریه است و در زمینهی رسیدگی به مسائل سلامت روان در جامعه آفریقایی-آمریکایی فعالیت میکند.
۱۳)کارا دلوین
کارا دلوین، مدل، خواننده و هنرپیشۀ انگلیسی در پادکست Goop توضیح داد که در نوجوانی از هوموفوبیا (همجنسگرا هراسی) رنج میبرد که این حس گاهی منجر به افسردگی و افکار خودکشی میشد. او از آن زمان این واقعیت را پذیرفته است که پنسکسوال (Pansexuality : همهجنسگرایی) است و اکنون احساس بسیار بهتری دارد.
۱۴)کیتی پری
کیتی پری، خواننده مشهوری است که پس از ناامیدی در حرفهی خود و تجربهی یک رابطهی ناموفق، با افسردگی دست و پنجه نرم کرد. در طی یک مصاحبه، او در مورد تجربه مراقبت روانشناختی و دورههای شکرگزاری در زندگی خود صحبت کرد. کیتی اکنون تشکیل خانواده داده است. او آلبوم خود با نام «لبخند» را منتشر کرد که در مورد حس مادری و پیشرفت شخصی است.
۱۵)پرنس هری
شاهزاده هری در مجموعه مستند The Me You Can't See، آشکارا مسائل مربوط به سلامت روان خود را با دیگر افراد مشهور مطرح میکند. هری که بهخاطر مرگ خشونتآمیز مادرش، در ۱۲ سالگی دچار آسیب روانی شده بود، قبل از اینکه به یک درمانگر مراجعه کند، سالها آسیب ناشی از اضطراب و مصرف الکل را تحمل کرد.
او همچنین از خانواده سلطنتی برای حفظ سلامت روان خود و همسرش، مگان مارکل، جدا شد.
۱۶)کریستن بل
کریستن بل، ستاره فیلم The Good Place، سابقه طولانی افسردگی و اضطراب داشته است. او طی این سالها از طریق دارو و مراجعه به رواندرمانگر سعی در درمان خود داشت. بل حالا آشکارا در مورد این مسائل حرف میزند و دیگران را نیز تشویق میکند تا در مورد سلامت روان خود صحبت کنند و به دنبال کمک باشند.
۱۷)لیدی گاگا
افسردگی لیدی گاگا ناشی از ناتوانی در فرار از شهرت بود. این خواننده و بازیگر امریکایی احساس میکرد در زندگی هنری خود گرفتار شده است، اما با شروع درمان و پناه بردن به موسیقی توانست از این دوره گذر کند. او در آلبوم موسیقی خود (Chromatica ۲۰۲۰) به خصوص در آهنگ "۹۱۱" به این موضوع پرداخته است.
۱۸)سلنا گومز
سلنا گومز، خواننده مشهور نسل جوان، چند سال اخیر را به استراحت گذراند تا روی سلامت روان خود کار کند. در واقع، او به زمان نیاز داشت تا بر یک دوره افسردگی غلبه کند و یاد بگیرد که اضطراب و حملات پانیک خود را [همراه با بروز لوپوس، بیماری که از آن رنج میبرد] مدیریت کند.
۱۹)وینونا رایدر
این هنرپیشه در دهه ۱۹۹۰ با صحبتهای آشکار خود در رابطه با افسردگی، هالیوود را غافلگیر کرد. در اوایل دهه ۲۰۰۰، او حتی هفت سال را دور از صنعت سینما گذراند. اما اکنون وینونا از صحبت در مورد سلامت روان خجالت نمیکشد و وقتی میبیند زنان دیگر نیز جسارت و شجاعت صحبت کردن در مورد چنین مسائلی را پیدا کردهاند، خوشحال میشود.
منبع: msn
4747
کد خبر 1668311منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سلبریتی هالیوود افسردگی درمان افسردگی سلامت روان اختلال روانی مورد سلامت روان سلامت روان خود پس از زایمان رنج می برد خود صحبت سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۳۳۷۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضرورت توجه به سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی در کنار سلامت جسم
معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت، وجوه مهم سلامت را برشمرد و بر نقش خانواده در سلامت افراد تاکید کرد.
به گزارش ایسنا، سردار سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت نوشت:« یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که میتوان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینهسازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون کرد. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمیماند بلکه حیطههای پر اهمیت دیگری را نیز در بر میگیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» در خور توجه فزونتری هستند. نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی کند.
چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزین بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین میتوان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بیهیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفتهساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق میشود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جزو آن را فرو نگذارد و برای بیشینهسازی آنها پیوسته بکوشد. سرانجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیبهای مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.
ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را میتوان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تاثیر میگذارند. اما، تردیدی نمیتوان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجستهتر است. چون همانگونه که می دانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل میگیرد، «شخصیت» فرا میبالد، «منش» نضج مییابد، «نگرش به خویشتن» پایهریزی می شود و «نحوه رفتار» در برابر پدیدهها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده میشود.
حال این پرسش در برابر ما عرض اندام میکند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فروشدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش میتوان انبوهی شاخص و ملاک را برای « خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخص های زیر اهمیت بیشتری دارند:
۱.سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دوره ای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری میرساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف میکند.
۲.پیروی از الگوی گفتوگوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانوادهای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده میشود. چه، اینگونه خانوادهها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه بکار میگیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان میشوند.
۳.افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانوادهها پیوسته دانایی خود را افزایش میدهند و اندیشه خود را زیبا و غنی میسازند. آنان همچنین میکوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود بکار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیباییهای بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.
۴.فضیلتمند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده میشود. به همین سبب اینگونه خانوادهها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.
۴.برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختیها و رنج های ناگزیر زندگی حفاظت میکند. یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن.
خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.»
انتهای پیام